مشکل آلودگي صوتي در شهرهاي ايران تحت حاکميت آخوندي

5/4/2004

دکتر کاظم موسوي زاده

مقدمه: عوامل جوي موثر در آلودگي صدا

در بررسي علمي و نظري دانش آکوستيک در مورد تاثيرات آلودگي صوتي در نظر گرفتن پارامترهاي موجود شرايط محلي آب و هوا، سرعت وزش باد، رطوبت هوا، گراديان هوا و وضعيت انيوژن- وارونگي- دما، که به ويژه در زمستان در موقعيت حساس محيط زيست شهري تهران پي در پي بوقوع مي پيوندد، بسيار حائز اهميت است.

در مورد تغييرات آب و هوايي ” در کشور ايران دماي هوا در دو سه دهه اخير با شدت بي سابقه و باور نکردني رو به گرمي رفته است. متوسط دماي شهر تهران در سي سال گذشته 5/1 درجه گرم تر شده است.” ( علي محمد نوريان رئيس سازمان هواشناسي، همشهري 8/2/1380).

بر اثر افزايش آلاينده هاي آلودگي هوا ناشي از فعاليتهاي صنايع و کارخانه ها، ترافيک و غيره، “ميزان منواکسيد کربن در هواي تهران- که در گرمتر شدن دماي فضاي زيست تهران سهم مهمي دارد- نسبت به چهار سال گذشته افزايش يافته که اين روند بسيار خطرناک است.” (رئيس کاهش آلودگي تهران، همشهري 23 آگوست 2003).

بر اساس تحقيقات انجام شده، ناراحتي ها و مشکلات ناشي از ايجاد سر و صداهاي آزار دهنده و زيانبار در محيط زندگي شهري و افراد به دلايل شرح زير شدت پيدا مي نمايند: موقعيت طبيعي شهر تهران در ناحيه نسبتا گرم، خشک و کم رطوبت قرار دارد. “انرژي صوت مي تواند توسط هوا جذب گردد. ميزان اين جذب بستگي به ميزان رطوبت موجود در هوا دارد. گراديان سرعت باد ايجاد سايه هاي صوتي نموده و صدا در جهت وزش باد بهتر شنيده مي شود تا در جهت مخالف آن. در زمينه اثر گراديان و افزايش دما نيز بايد گفت که سرعت صوت در هوا با ريشه دوم دماي مطلق متناسب است. به هنگام روز هواي اطراف سطح زمين بر اثر تابش گرم شده و شب هنگام با سرد شدن هوا، هواي نزديگتر به سطح زمين از لايه هاي بالاتر بوده و لذا امواج صوتي توليد شده توسط يک منبع صدا در سطح زمين بسمت بالا منحرف مي گردد. بنابراين چنانچه در محلي بنابر عوامل طبيعي و مصنوعي اينوژن (وارونگي) دما بخصوص در فواصل سرد سال وجود داشته باشد، خطوط انتشار صوت بسمت پايين متمايل و متمرکز شده و برد منبع صدا بمقدار قابل توجهي افزايش مي يابد. بطوريکه از مسافت هاي دور صداهايي مانند صداي ترکش از فاصله چند کيلومتري را که در مواقع عادي قابل شنيدن نيستند، مي توان تا حدود زيادي شنيد.” ( برگرفته از کتاب مهندسي محيط زيست جلد دوم صفحه 728-732، نوشته دکتر مجيد عباس پور، استاد دانشگاههاي ايران).

در کشورهاي پيشرفته در سالهاي اخير، با پي بردن به دامنه آثار و عوارض چدي سر و صداي آزار دهنده و آلودگي صوتي بر سلامتي و حيات انساني و محيط زيست در شهرها، کارهاي علمي و تحقيقاتي بطور رسمي انجام پذيرفته و تجارب بدست آمده در برنامه ريزيها و اقدامات عملي، حقوقي و تئوريک در جلوگيري و کاهش سر و صداهاي مزاحم در زندگي شهري از سوي شهرداريهاي مربوطه اين کشورها مورد دقت قرار گرفته اند. اما در ايران تحت حاکميت جمهوري اسلامي تا امروز نه تنها مقررات و ضوابط و تعيين معيارهاي اصولي و قابل اجراي کنترل مشکل آلودگي صوتي در شهرها وجود ندارد، بلکه در زمينه برخورد با اين مشکل نسبت به معضلات بخشهاي ديگر محيط زيست بنا بر گزارش کارشناسان- در اين ساليان آشکارا با بي تفاوتيها و بي توجيهاي مضاعف روبرو گرديده است، که اين امر فقدان مهم علمي دستگاه زيستمحيطي در رژيم آخوندها را هم نمايان مي سازد.

“با توجه به اين که آلودگي صوتي در محيط زيست پايدار نيست و بصورت موجي از هواست که پس از مدتي از بين ميرود، بنابراين برخلاف آلوده گيهاي نظير آلودگي آب، هوا و خاک کمتر مورد توجه مسئولان مملکت قرار گرفته است. ( برگ سبز، شماره 25 صفحه 10 نوروز 75).

مشکل آلودگي صوتي در ايران به گونه ايي است که الگوهاي ايجاد آن با ديگر کشورهاي همسنگ و صنعتي نيز متفاوت مي باشد: به عنوان مثال سر و صداي ناشي از اذان و روضه خواني هاي دايمي در مساجد هم جزء آزاردهنده ترين شکل آلودگي صوتي در تهران و ديگر شهرها محسوب مي شود. بنا بر اظهارات محمدي عراقي رئيس سازمان تبليغات اسلامي به تاريخ 22 آبان 77 تعداد 83 هزار مسجد و مرکز ديني وجود دارد و براي اين تعداد مساجد 200 هزار کادر حرفه اي آخوند، ملا و موذن در شهرهاي ايران کار مي کنند. در نظام مذهبي جمهوري اسلامي اساسا اعمال محدوديت زماني و مکاني براي پخش و انتشار مکرر و صداي بلند اذان و تعذيه خواني از بلندگوهاي مساجد در اماکن حساس به صدا از قبيل مدارس، کودکستانها، آسايشگاهها، بيمارستانها وغيره وجود ندارد. در مقايسه با سرو صداي مزمن ترافيک و خودروها، ناراحتي ها و مشکلات شبانه روزي ناشي از صداي بلند گوهاي 83 هزار مساجد و مراکز ديني کمتر آن نيست زيرا که مجاورت و تداوم اصوات مساجد با محيط زندگي مردم بيشتر است. علاوه بر منبع آلودگي صوتي مساجد و منابر “در شهرهاي ايران و بخصوص تهران مواردي از آلودگي صوتي وجود دارند که اصولا فاقد هر گونه منطق اند و در چارچوب زندگي معمولي شهري نمي گنجد. مثلا ميتوان از سر و صداي بلند انواع فروشندگان دوره گرد و بلند گو به دست نام برد. سرو صداي غير قابل تحمل حرکت مداوم کاميونها و ماشينهاي سنگين ساختماني، انجام عمليات خاکبرداري، شکافتن پي در پي آسفالتها، حمل و نقل تير آهن و بسياري از اين قبيل در ساعت فراغت شب، و …. و يا شروع و خاتمه بدون زمان فعاليتهاي کارگران ساختمان سازي و غيره، اينها همگي فاقد پشتوانه منطقي و تفکر شهري هستند.” همانجا صفحه 11.

به اين موارد بايد منابع و صور بروز سر و صداي مزاحم، زيانبار و ابعاد عظيم و اشکال گوناگون اقدامات و تحرکات نظامي رژيم را هم در اين ساليان اضافه نمود. مشابه آلودگي صوتي ناشي از مانورهاي دائمي و پي در پي نظامي و انفجار هاي مهيب انبارهاي تسليحاتي و شميايي، و حجم رفت و آمد بالاي ماشينها و خودروهاي نظامي و غيره در پادگانها و حمل و نقل ترافيک سنگين معمولا آژيرکشان- در شهرهاي کوچک و بزرگ و بخصوص در تهران که به خودي خود نمونه يي کمياب در ديگر شهرها است. بطور مثال: به گفته مرتضي الويري شهردار سابق تهران” وجود زياد پادگانها و حمل و نقل و ترافيک سنگين آنها در محدوده شهري است. خروج پادگانها از شهر تهران بودجه بسيار زيادي را مي طلبد و حداقل 600 کيلونتر مربع بايستي شهرداري زمين بخرد. با وجود اينکه سطح مساحت زندگي شهر تهران حدود 800 کيلومتر مربع تخمين زده مي شود.”( مندرج در کيهان چاپ لندن شماره 4، 8، 10 اسفند 79).

اثرات انساني، اجتماعي و اقتصادي آلودگي صوتي

از آلودگي صوتي و اثرات زيانبار آن بر انسان و محيط زيست مي توان فهرستي طولاني تهيه نمود. در طي سالها حاکميت رژيم آخوندي بر کشورمان، يکي از نگران کننده ترين عوارض منفي ناشي از مشکلات آلودگي صوتي در شهرها، به خطر افتادن سلامت روحي و رواني قسمت عمده مردم و جامعه بوده است:

“همه بدون اين که متوجه باشند دچار ناراحتيهاي عصبي هستند که بطور مضاعف مهمترين عامل آن هم آلودگي صوتي در شهرها مي باشد. (برگ سبز شماره 25، صفحه 12، نوروز 75).

بر اساس داده هاي آماري 17 درصد از جمعيت کشور داراي اختلالات عصبي و رواني شديد هستند. و بيشترين درصد افراد مبتلا به اختلالهاهاي عصبي، “اسکيتزوفرني مي باشد.” (مسعود پزشکيان وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشکي، رسالت 6 بهمن 80)

در مورد عوارض ناپيدا و دراز مدت آلودگي صوتي در شهرها بايد به موارد زير توجه داشت:

“کاهش قوه شنوايي، ايجاد سردرد و خستگيهاي مزمن، دگرگوني در آهنگ تنفس، اختلال در سيستم جريان گردش خون، برهم خوردن سوخت و ساز بدن، تغييرات ضربان و اختلالات سيستم کار قلب، ايجاد نارحتيهاي دستگاه گوارشي از جمله سوء هاضمه در انسان و هم چنين، برهم خوردن آرامش و آسايش در محيط خانه، اجتماع و استراحتگاهها، گسترش خشونت در رفتارهاي اجتماعي و ازدياد تصادفات شهري، ايجاد مزاحمت در خواب و عدم تمرکز در کارهاي اقتصادي، در مطالعه و آموزش” ( کهل هامر، کتاب دانستنيهاي ضروري در مورد آلودگي صوتي، صفحه 146، از انتشارات وزارت محيط زيست آلمان، سال 88)

به علت اهميت زيستمحيطي موضوع در شهرهاي صنعتي، پر ترافيک و جمعيت رو به افزايش ايران، جا دارد که در اين نوشته به جديدترين نتايج ارائه شده از تحقيقات وسيع علمي طي دهه اخير در کشورهاي انگلستان و آلمان نيز اشاره کنيم:

“پژوهشگران آلماني در مطالعات خود در شهرها بدين نتيجه رسيده اند که احتمالا سر و صداي مزاحم پس از دود و استعمال دخانيات و آلودگي هوا دومين عامل مهم سکته هاي قلبي در ميان اهالي شهري مانند برلين بوده است و احتمال خطر مرگ در اثر سکته قلبي به علت آلودگي صوتي حتي از خطر مرگ بر اثر سرطان ريه ناشي از غبار و آلودگي هوا هم بيشتر مي باشد. متخصصان مراکز تحقيقاتي انگلستان نيز نتايج مشابهي را در مورد کساني که در محلات مرکزي و پر سر و صدا و خيابانهاي پر رفت و آمد شهر زندگي مي کرده اند- ارائه و گزارش مي نمايند،” (مجله اشپيگل، شماره 27 ژوئيه 96)

در اين باره البته آماري در ايران راجع به تعداد قربانيان ناشي از آلودگي صوتي در شهرها و تهران، تاکنون وجود ندارد، اما کم و بيش در مورد آثار و عوارض جدي آلودگي هوا بر سلامتي و حيات انساني در جامعه شهري تهران اطلاعاتي موجود است:

“شبکه خبري آسمان آبي ايران 15/8/2003: بر اساس آمارهاي وزارت بهداشت و درمان در تهران گزارش ميدهد که سالانه 7 هزار تهراني بر اثر آلودگي هوا جان خود را از دست مي دهند. سالانه 4 هزار مرگ و مير بر اثر بيماريهاي ناشي از ذرات معلق هوا و 3300 مرگ و مير بر اثر سرطان ناشي از آلودگي هوا روي مي دهد. اين آمارها نشان مي دهد، هر ساله بر اثر آلودگي هوا از هر 100 هزار نفر به بيماريهاي قلبي و تنفسي و 52 نفر به انواع سرطان مبتلا مي شوند.”

علاوه بر عوارض بيماريها و سکته هاي قلبي در آمارهاي فوق بخصوص بايد به آثار مخرب سر و صداي شديد و مداوم روي جسم و روح کودکان در کشور هم توجه کرد. از جمله اين آثار مي توان از “اختلال و جلوگيري از تکامل و رشد جسمي کودک، ممانعت و به تاخير انداختن پروسه و روند زبان گشايي، لطمه وارد نمودن به رشد هوش و درجه ذکاوت و احساس و هوشمندي عاطفي، و عصبانيت و شلوغي و همچنين بي ميلي نشان دادن نسبت به تعليم و تربيت” نام برد. (پروفسور ديتر گوتلب، مشاور سازمان بهداشت جهاني و رئيس بخش کنترل آلودگي صدا در اداره محيط زيست و تلوزيون آلمان، 10 اکتبر 96).

در باره ميزان و درجه آلودگي صوتي

جهت ازيابي ميزان درجه و تشديد آلودگي صوتي در شهري با وضعيت و موقعيت- جوي- تهران، لازم است در قدم اول يادآوري نمود که مضمون و مفهوم علمي آلودگي صوتي چيست و براي مصونيت از خسرانهاي جاني و مالي حداقل استانداردهاي زيستمحيطي به چه ترتيب مي باشد.” به طور ساده و از نظر تکنيکي، صدا بر اثر ارتعاشات مکانيکي (مثلا ضربه يک سيم) توليد مي شود و در نهايت امواج صوتي از طريق هوا انتشار و انتقال مي يابند.” ( زنده ياد استاد روح الله خالقي، کتاب نظري به موسيقي، چاپ سوم سال 1370 صفحه 4-5).

اين شکل نمودار انتشار يک تک صدا با فرکانس منظم- سينوسي- و سرو صدا را که در واقع از ترکيب صداهاي گوناگون با فرکانسهاي نامنظم و مختلف تشکيل مي يابند، نشان مي دهد.

ممکن است واژه آلودگي صوتي تنها مساله سروصدا را تداعي نموده و فهميده شود. ولي در بررسي موضوع و مشکل آلودگي صوتي، منحصرا حساسيت شنوايي و درجه تحمل شخص نسبت به صداها هستند که تعيين کننده مي باشند. اشخاص به محض جذب يک صدا و بلافاصله انتقال واکنشهاي ارتعاشاتي توسط اعصاب شنوايي به سيستم مغز، هر يک به طور نسبي و متفاوت از يکديگر، سر و صدا را در اعصاب و و روان خود تعبير و احساس مي نمايند و در رابطه مستقيم متناسب با سن، سلامت عمومي وضعيت و خستگي جسمي و روحي يا حتي بسته به نوع کار و فعاليت و تحرکي که دارند در مقابل آن عکس العمل نشان مي دهند. از اين رو علم آکوستيک- فيزک به همين ويژه گيهاي پيچيده توجه نموده است: “هر نوع صدايي که انسان تمايل به شنيدن نداشته و به گونه اي از آن احساس اذيت و آزار نمايد يا سبب ايجاد آسيب و اختلال اعصاب شنوايي گردد، در حکم آلودگي صوتي شناخته و تعريف مي نمايد.” (تعريف از شاد کووسکي در سال 1983، کتاب دانشگاهي علوم کار، صفحه 309، تاليف پروفسور لوچاک).

به طور عملي، ابتدا متد هاي صدا سنجي ويژه و دقيق در منشاء صدا و در نهايت با تعيين کميت فيزيکي شدت فشار صوت، ميزان و درجه آلودگي صوتي ارزيابي و محاسبه شده و اثر آن روي افراد مشخص مي گردنند. جهت راهنمايي، جدول زير برخي از استانداردهاي معيارهاي تقريبي شدت فشار صوت ناشي از منابع گوناگون را نشان مي دهد. سازمانهاي بين المللي فعال در رابطه، با مسائل سر و صدا، استانداردهاي قابل قبول سر و صدا در محيط هاي شهري را تعيين نموده اند. مهمترين اين سازمانها بشرح زير مي باشند:

سازمان بين المللي استاندارد ISO

سازمان بهداشت جهاني WTO

انجمن آکوستيک GALF

سازمان بين المللي کار ILO

کمسيون اقتصادي اروپاECE

سازمان همکاريهاي اقتصادي و توسعهOECD

سازمان بين المللي هواپيمايي غير نظاميICAO

استانداردهاي شدت صوت از منابع گوناگون

احساس و آثار آن بر انسان

تراز فشار (دسي بل-آ)

نمونه و طبقه بندي صدا

آسيب و افت شنوايي

آستانه دردناکي

آسيب قوه شنوايي

سخت ناراحت کننده

و تحمل ناپذير

آزار و اذيت

بيماران قلبي

اختلال در تمرکز و حواس

140

120

110

100

90

80

70

60

50

40

30

20

10

صداي موتور جت(برخاستن)

آژير، ديوار صوتي

صداي رعد

اره برقي، موتور سکيلت

ترافيک شديد اتوبان

و خيابانهاي اصلي

صداي بلند

سر و صداي معمولي تردد

خودروها، راديو تلوزيون

صداي آهسته

وزش نسيم و خش خش برگها

صداي نفس کشيدن

در ارزيابيها بايد در نظر گرتف که بر اساس انجام آزمايشهاي مختلف بر روي افراد، شدت فشار صوتي 10 دسي بل-آ (حد شنوايي) و همچنين شدت فشار صودتي 120 دسي بل-آ “حد دردناکي” در انسان صدا سنجي و معين شده اند. معيار لگاريتمي دسي بل-آ را نيز بر مبناي دامنه وسيع حس شنوايي انسان، که معمولا در افراد جوان و سالم در محدوده فرکانسي 16 تا 18 کيلوهرتز قرار دارند، تنظيم کرده اند. يکي از الزامات بهداشتي زيست محيطي در جهت محدود نمودن خطرات حاصل از آلودگي صوتي بر انسان است. در کشورهاي پيشرفته غربي مقررات تعيين شده براي رعايت حدود مجاز سر و صدا در مناطق مسکوني از اين قرار است: “حد مجاز آلودگي صوتي در مناطق عادي مسکوني در شهرها در طول روز ماکزيمم با 55 دسي بل- آ و در ساعات شب بين 35 تا 40 دسي بي-آ مقرر شده اند.” (نرم شماره 18005 کنترل آلودگي صدا در مناطق مسکوني شهري در آلمان).

اما در تهران کنوني درجه آلودگي صوتي، حتي در شبهاي نسبتا ساکت زمان جنگ هم دست کم دو برابر حد مجاز بالا بوده است: “شدت بار آلودگي صوتي تهران را تنها بر اثر ترافيک وسايط نقليه مي توان طي ساعات شب مقداري در حدود 70 تا 90 دسي بل- آ دانست.” ( مقدمه يي بر شناخت محيط، کاميز بهرام سلطاني).

فهرستي که از عوارض گوناگون و آسيبهاي آلودگي صوتي آورديم و درجه شدت آنها، جملگي مويد اظهارات و شکايتهايي است که بارها از هموطنان مي شنويم يا در نامه هايي که به مطبوعات مي نويسند، مي خوانيم. چکيده تمام اين ناراحتيهاي عمومي مردم در تهران در رابطه با سر و صدا در يک جمله خلاصه مي شود که: “در تهران ما از شدت سر و صدا سرسام مي گيريم.”

منابع ايجاد آلودگي صوتي

در يک سيستم مديريت علمي در وهله اول مي بايست به کار شناسايي و به خصوص ريشه يابي مولد هاي آلودگي صوتي در مناطق مسکوني و شهري اقدام نمود. در اين جا به برخي از عوامل منابع ايجاد آلودگي صوتي اشاره مي شود: “وجود کارخانه ها و کارگاههاي صنعتي و توليدي در درون بافت شهري، باعث ايجاد سر و صدا شده است.” (کيهان، 18 آذر 75).

علاوه بر اين، عوامل متعددي باعث آلودگي شديد صوتي در تهران مي شوند که به صورت خلاصه در نقل قول زير ذکر مي شوند:

“در يک کلام مهمترين منابع ايجاد آلودگي صوتي در تهران، وسايل نقليه موتوري، صنايع، هواپيما، قطار، فعاليتهاي ساختماني، بلندگوهاي مساجد، سرپوش فلزي آب روهاي موجود در خيابانها، جمعيت و رفتارهاي اجتماعي مردم، طرحهاي نامناسب شهري و…همچنين يکي از بدترين آلودگي صوتي در شهرها صداي بوق اتوموبيلها مي باشد.” (حميد هادي نيا، کارشناس دفتر زيست محيطي، صفحه 11و 12 برگ سبز شماره 25، نوروز 75).

مشکل طولاني مدت ترافيک سنگين تهران، راهبندهاي طولاني همراه با صداي بوق اتوموبيلها براي ساکنان اکثريت خيابانهاي اصلي و مرکزي شهر، به شکل آلودگي صوتي مزمن و شديد، متاسفانه به صورت عادت درآمده است. يک معضل مهم ديگر مشکل عظيم کيفيت فني و غيراستاندارد خودروها مي باشد. بدين ترتيب که چه در رفت و آمد روان و چه در شکل خاص ترافيک تهران، وسايل نقليه و حمل و نقل سنگين درون شهري باعث شده که ضريبهاي فشار آلودگي صوتي به طور قابل ملاحظه اي در تهران بالا برود. زيرا در کم يا پر صدايي حرکت خودروها، به طور اعم خصوصيات، نوع و مدل و عمر تکنولوژي ماشين در سطح خيابانها نقش دارند و به طور خاص هم در اين زمينه طبق معمول معاينه هاي فني و استاندارد به منظور شناسايي و تعيين پارامترهاي نقص مولد و تشکيل سر و صدا در ماشينها به عمل نمي آيند. از تعداد کل 5/1 ميليون انواع وسايط نقليه موتوري فعال در تهران- که دست کم 60 درصد آنها هم عمري بيش از 20 تا 30 سال دارند- به طور حتم اکثريت قريب به اتفاق تصادفي بوده و داراي مشکلات تجهيزات شل و آويزان و وسايل پوسيده و فرسوده قديمي- صدا ايجاد کن- مي باشند. تازه، يک مساله ديگر نيز سنگيني مي کند: “به انواع اتوموبيل و موتورسيکلتها بوقهاي شيپوري و بنزي (قوي) هم وصل شده اند.” (منصوري، افسر راهنمايي تهران، برگ سبز شماره 25، صفحه 79، نوروز 75).

بنابر گزارش شبکه خبري آسمان آبي، امروزه “سرو صداي ناشي از ترافيک آزار دهنده ترين مشکل آلودگي صوتي در تهران است. بخصوص سه چهارم از حدود 30 هزار تاکسي رسمي و ثبت شده فعال و 20 هزار سواري تاکسي شخصي در حال تردد در تهران فرسوده هستند. در اين زمينه و همچنين اعمال محدوديت زماني و مکاني در عبور و مرور کاميون ها از مکان هاي حساس به صدا از قبيل بيمارستانها، مدارس و آسايشگاهها و غيره بايد در نظر گرفته شوند.” (مهندس حسين حسنجاني، کارشناس آلودگي هوا و ترافيک، 15/8/2003).

در مجموعوضعيت کنوني و آزار دهنده براي ميليونها تن از ساکنان تهران، مولود مساله بنيادي فقدان يک سياست زيست محيطي جامع و مترقي و مديريت ذيصلاح و فهم علمي لازم و ضروري در اين زمينه مي باشد. در حالي که مشکلات زيستمحيطي از محدوده خطرناک هم عبور کرده اند، حتي در اجراي قوانين و مقررات متروکه دوران گذشته نيز همچنان سهل انگاري مي شود: “اگرچه بعد از قريب به يکصد سال قانونگذاري در ايران، هنوز قوانيني که سر و صدا و رفتارهاي نا به هنجار در شهرهاي شلوغ و پرترافيک شهري را مشخس سازد، بسيار نادر است، ليکن نمي توان گفت که مجموعه قوانين خالي از اين مقررات است. يکي از مهمترين اين قوانين، آييننامه امور خلافي مصوب سال 1324 خورشيدي است. اگرچه هنوز مجري است، اما به دليل ضعف دستگاههاي اجرايي در زمره قوانين متروک درآمده است.” (روزنامه ايران، 19 مهر 74).

راه حلهاي کارساز و کم کردن سر و صدا

در شرايط پيشرفت و تحولات جوامع امروزي، رشد تکنولوژي و تکامل صنعت، ماشيني شدن زندگي، ازدياد روزافزون جمعيت و گسترش شهرها، ضرورتا ايجاب مي نمايد که مقوله مهم آلودگي صوتي در شهرها نيز جدي تلقي شده و براي مهار کردن آن اقداماتي مناسب به عمل آيد. درست برخلاف وضعيت وخيم موجود در ميهن ما بسياري از کشورها و مخصوصا ممالک غربي با مد نظر قرار دادن الگوهاي اکولوژيک پيشگيري و مبارزه با آلودگي صوتي، مدتهاست که در شهرهاي خود، مديريت و برنامه هاي زيست محيطي مقرر کرده و اجرا نموده اند و اکنون براي مقابله با اين معضل، از تکنيکهاي کارآمدي در زمينه هاي گوناگون استفاده مي کنند. از جمله اين راه حلها مي توان از موارد زير نام برد:

الف: طرح و برنامه هاي کارساز براي جلوگيري و کنترل صدا در منشاء و منبع اصلي،

– هدايت برنامه هاي جامع آموزشي و ايجاد رشته هاي تحصيلي مربوطه در دانشگاهها، مانند مهندسي کنترل آلودگي صدا،

– برنامه ريزي علمي نظام ترافيک و حمل و نقل ارتباطات،

– جامع نگري و اصلاح در مورد تابلوها و چراغ راهنماييها در تقاطع و مسير خيابانهاي پر عبور و مرور خودروها،

– معاينه فني و اصلاح و طراحي جديد موتور خودروها، منع تردد وسايط نقليه موتوري بسيار قديمي و فرسوده،

– بهسازي اتوبانهاي شهري و جاده ها، ساخت و پرداخت صحيح و اصلاح مهندسي آسفالت و سطح خبابانها با تکنولوژي مناسب، مثلا به کار بردن مصالح سبک صداگير در ترکيبات مواد آسفالت،

– استفاده از دوچرخه براي سفرهاي شهري کوتاه،

– منطقه بندي آلودگي صوتي و وضع و تعيين ضوابط ساعات رفت و آمد براي وسايط نقليه موتوري،

– مقرر نمودن ماکزيمم سرعت 30 کيلومتر در ساعت براي خودروها در مناطق مسکوني و اماکن عمومي و استراحتگاهها،

– ايجاد و گسترش فضاي سبز در شهرها با در نظر گرفتن درختان پربرگ و تمام ساله که در گرفتن صداهاي مزاحم نقش مهمي دارند،

– تدوين مقررات و آييننامه هاي اکولوژيک شهر و مسکن سازي،

– رعايت کامل نرمها و اصول فني مهندسي “حفاظت و کنترل آلودگي صدا” در هر گونه پروژه و برنامه ريزي، به خصوص در طراحي و ساخت بنا و سازه ها،

– هدايت پروژه هاي تحقيقاتي براي ارزيابي و مکان يابي ايجاد محيطهاي مسکوني و صنعتي، بخصوص در نواحي سايه هاي صوتي،

– تکامل علمي- اکولوژيک صنعت و سيستم صنابع ماشين سازي به منظور جلوگيري و هر چه کمتر نمودن ايجاد سر و صدا در حين پروسه هاي متفاوت توليد و همچنين بي سر و صدا تر نمودن فرآورده ها و محصولات در زمان بهره برداري و استفاده (در اين طرح به ويژه بهداشت و ايمني پرسنل و کارگران در محيط کار و توليد مد نظر مي باشد.)

ب: تکنيکهاي کم کردن سر و صدا

علاوه بر طرحهاي اساسي و موثق فوق، متدهاي فني- ساختماني بسيار مطلوبي، جهت کم کردن يا ممانعت از گسترش نفوذ سر و صدا موجود هستند. اين اصول و روشها مي بايست در طراحي و ساختمان بناهاي جديد در نظر گرفته شده و رعايت شوند که در حال حاضر به عنوان شيوه هاي استاندارد در اکثر اقدامات ترميم و عايق سازي اماکن مسکوني و مراکز قديمي مورد استفاده قرار مي گيرند، بعضي از اين راه حلها عبارتند از:

– در صورت امکان، قطورتر نمودن لازم ضخامت بدنه ديواره هاي خارجي(منازل، محلهاي کار و اماکن عمومي) با استفاده از مصالح آجري يا بتون،

– نصب ديواره هاي آکوستيک با استفاده از گچ يا فيبرهاي مخصوص به اضافه يک لايه نازک پشم شيشه (معدني) صداگير،

– تعويض در و پنجره هاي قديمي و نصب صحيح دربهاي ضخيم و پنجره هاي دو جداري عايق صدا،

– نصب صفحات آکوستيک سبک و متخلخل به سقف آتاقها،

– عايق بندي و پوشش کامل لوله هاي آب و تجهيزات شبکه سرويسهاي موجود در منازل و ادارات،

-ايجاد ديواره هاي نسبتا مرتفع اسفنجي ضد صوت در کنار مراکز و اماکن آلاينده مانند ريل آهن و خيابانها و همين طور ساخت تونلهاي زيرزميني در مسير و شاهراههاي پرترافيک و پر عبور و مرور به منظور ايزوله کردن صدا.

اما در ارتباط با اين الزامات هم، “در تهران…ضوابط زيست محيطي در ساخت و سازها اجرا نمي شود… و نبودن ضوابط مدون براي جلوگيري از آلودگيهاي زيست محيطي هنگام ساختمان سازي…. نابسامانيهاي مختلف در محلات شهر را سبب شده است.” (همشهري، 26 آبان 75).

نتيجه:

بنابر تجارب موجود واضح است که رژيم جمهوري اسلامي و دستگاه زيستمحيطي دولت آخوند خاتمي قادر به تغيير، اصلاح يا بهبود اوضاع و آلودگي هاي محيط زيستي شهري که آلودگي صوتي را نيز شامل مي شود و هر روز نيز بر وخامت آنها افزوده مي شود، نيست. حل ريشه اي مسائل و معضلات پيچيده آلودگي صوتي در شهرها از يک نظام مردمي و آزاد با تلفيق راه کارهاي نظري و عملي همه جانبه اکولوژيک-سياسي-اجتماعي ساخته است. نظامي که بتواند اين راهکارهاي عملي را منطبق با شرايط، الزامات و ويژگي هاي زيست محيطي و اکولوژيکي کشور ايران به مرحله اجرا بگذارد.